نگاه کن به آسمون عجب ماهی اومده رو دست شاه نجف عجب شاهی اومده دلبر اومده دلدار اومده سرور اومده سردار اومده…
غبار قدمهاشو بو کن چشاتو ببند آرزو کن تولد حسینه عجب شبیه امشب خالیه جای عباس خالیه جای زینب امشب هر دلی…
محاله دیگه واسه ما عاشقا شبیه امشبی پیدا بشه واسه یه نوکر چه شبی بهتر از شب تولد اربابشه عجب شب مبارکی…
دنیای من به تو وابستگی داره و دنیای تو تب دلواپسی داره و دنیای من داغونه شور عشقت با دل من چه…
سخته از قفس پرواز یه مرغ پرشکسته سخته رو زمین افتادن با دست و پای بسته سخته که ببینم بچه هامو واویلا…
غرورم له شده مثه بدنت همه چی رو بردن با پیروهنت سرمو شکستن مثه سر تو همونطوری که تو رو زدنت چوب…
آخرین شب خواهره کاشکی امشبم بگذره زنده میشه پیش چشام روز و شب همین منظره یادمه تب داغ صحرا و لب خشک…
بستر من رو به قبله است زینب تو داره میمیره دست علمدار الهی زیر تابوتمو بگیره دم آخر ای حسینم تو غریبی…