بسم الله اگه عاشق حضرت یاری بسم الله اگه جایی جز اینجا نداری بسم الله اگه اومدی سر بسپاری بسم الله سر…
امروز اینجاییم واسه بیعت بیعت کن با شاه ولایت میخونیم صد و ده بار بایعناک یا کرار کرارٌ بِلا فرّاری علی علی…
اول و آخر جان پیمبر فاتح خیبر حیدر حیدر خواجه ی قنبر شیر دلاور ساقی کوثر حیدر حیدر صاحب منبر حاکم محشر…
نه لوح و نه قلم بود و نه ارض و نه سما بود و خدا بود و علی بود و علی بود…
من گرفتار تو ام بنده ی دربار تو ام یار منی یار منی یار منی نوکر سربار تو ام ای یار ای…
نوحه یعنی شیون زنجیر عزادار نوحه یعنی زمزمه ی مردم بازار به پرچم و بیرق علی الدوام درود ما سلام ما به…
تو دل شب خلوت ای وای منمو همین غربت ای وای این آخرین حرف منه کسی نمونده پای این بیعت ای وای…
اشکامو کی میدونه کی میدونه چیه دردم بی پناهم توی این شهر واسه اینه کوچه گردم تنها تو شب کوفه تو کجایی…
میسوزه دلای عاشقونه با تو کسی پا به پا نیست توی خونه با تو غریبه تو غربت چرا میکشی آه رسیدی چقدر…
رو قلبم میشینه دوباره انگار غم زمونه باز خون شد خدایا دلِ کسی که تازه جوونه باز میسوزم از غربت امامم باز…
خونه ی خدا خوبه مروه و صفا خوبه ولی حرمت خدا میدونه یه چیز دیگه است صدای بارون خوبه نغمه ی اذون…
بارون خبر آورده برای طراوت دلای ما مجنون داره میگرده به دور ضریح آقای ما آقای مهربون با گدا راحته دل زائر…