رخ عیان کرد و باز غوغا شد اسمان هم به پای او پا شد نسبی از کریم های دارد از همان کودکیش…
دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد نه طاقت و توانم به لب رسیده جانم…
کشیده آه عبدالله شده از راز در گودال تا اگاه عبدالله در این صحرا پس از قاسم برای مجتبی مانده فقط یک…
میدون پر از غباره بذار برم عمه جان نمونده راه چاره بذار برم عمه جان دست من و رها کن بذار برم…
با سر میاورم این دست را که در بر دلبر میاورم دستم که جای خود تو سر تکان بده به خدا سر…
آره این دل دلداری داره که قدرشو نمیدونه چه کنم از دست این دل که همیشه دل سرگردونه دل من دلدارش تو…
داره بارون میباره مثل چشمای زهرا داره بارون میباره رو سر سینه زن ها داره بارون میباره داره اینجا میشه مثل دریا…
ای سایه سرم هستیم فدا سرت این جور نگام نکن میمیره خواهرت دسته گلای من سرباز لشکرت میدونی که من ازشون دل…
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش یک دم سپر شوند برای برادرش این دو ز کودکی فقط ایینه دیده اند…
ما را کشاندند به میخانه حسین تا مستمان کنند ز پیمانه حسین پروا نکن از اتش دوزخ حسین هست اتش حرام گشته…
دیر اومدی بابا حق داری که دخترتو به جا نمیاری دیر اومدی بابا خدارو شکر که عمو رو اینجا نمیاری دیر اومدی…
همه شادند دخترت گریان همه خوابند و دخترت بیدار خیلی امروز مردم این شهر دادنم با نگاهشان ازار دخترت را ببر به…