این همه درد دلم چشم تری میخواهد آتش سینه ام امشب جگری میخواهد قصه های شب یلدای فراق من و تو تا…
تا دره خرابه وا شد نیمه شب فهمیدم تعبیر رویای منی هر کی هر چی که میخواد بزار بگه توی تشتم باشی…
مرغ اسیر هم وطنش فرق میکند هم اینکه نوع پر زدنش فرق میکند شیرین زبان تو شده لکنت زبان پدر طرز تکلم…
من آسمان ابری باران گرفته ام از چشم عمه غیرت طوفان گرفته ام از لحظه ای که سر روی نیزه گذاشتی زنجیر…
بابا بیا ببین غم چشم تر مرا چشمان ضرب دیده و درد سر مرا بابا ببین که فاطمه خیلی شکسته شد با…
برای روضه زهرا به خدا یک جمله بسه تو کوچه گوشواره عرش خدا از گوش افتاد به روی عصمت الله توی کوچه دست…
مثل هر روز مادرم برخواست تا نماز و نوافلش را خواند نگهی سوی همسرش انداخت با نگاهی غم دلش را خواند پدرم…
زخمی شدی تا زخمی برای نوکرات باقی نَمونه زخمی شدی چون زخمای تو کفر و سر جاش مینشونه زخمات زیاده زینب و…
قامت خمیده بود ولی سرفراز بود زهرا میان آتش و خون در نماز بود در را شکست آن که نفهمیده بود که…
این شبا بی تاب یه زیارت بودم بد جوری دل تنگ شب هیئت بودم تو خبر داری از دل بی سامونم همه…
همش دلم میگیره برا حرم شب جمعه بیشتر دلم میخواد به کربلا برم شب جمعه بیشتر میگن که زائرا میان به کربلات…
دنبال تو داداش تا اینجا دویدم اما تو رو هیچ وقت ندیدم من کوه به کوه با اشک بار غم کشیدم اما…