روی خاک این صحرا مشک و علم افتاده تشنه لب از مرکب برادرم افتاده پاشو که این لشکر تا تو به خاک…
جان و روح دلهایی تو مثل مولا یکتایی تو تا روز حشر سقایی تو سقای یکتای دلهایی تو نور چشم حیدر هستی…
بی تو هوای زمونه سرده باغ آرزو ها زرده دلا پرغصه و درده پردرده با تو چراغ شبم مهتابه دلا میون سردابه…
اگه برگردی لیلی مجنون میشه اگه برگردی لبا خندون میشه اگه برگردی همه شهرمون پیش پای تو آینه بندون میشه مرده بودم…
برمیگرده گل بهار سر میشه آخر انتظار برمیگرده یه روز سر قرار رسوا میشه دل خراب برمیگرده ابوتراب بر میگرده با تیغ…
دل و دلدارم یار وفا دارم میدونی دلم اسیر قدمته خیلی دوست دارم مستیم امشب میگذره بازم از حد اومد تکرار علی…
اگه بیای دنیا رو به پات میریزم اگه بیای دیگه تموم میشه پاییزم اگه بیای یه روز میای سامون میدی این دنیا…
نور صورتش مثل نور مهتابه تو آغوش اربابه آروم میخوابه دنیای پای دیدن آقا بی تابه سلام نور عبادت سلام کوه شهامت…
سبز شد زمین و زمان جون گرفته خوش به حال دل خراب من که سامون گرفته حالا که پر زدی برا زیارتش…
ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی ابن جعفر ای همه آزادگان را مقتدا موسی ابن جعفر ای که در حبس…
در این زندان که ره بسته است پرواز صدایم را نمیبینم کسی را جز خودم را و خدایم را سرم را میگذارم…
همیشه درد دلامو گفتم با باب الحوائج وقت گرفتاری تو خلوت گفتم یا باب الحوائج باب الحوائج با دست بسته دستگیره عالمی…