چشامو میذارم رو هم بابا فقط به این امید یکی بهم بگه پاشو که بابات از سفر رسید نیمه شبه و دخترت…
هوا هوای بارونه حال دل پریشونه حال یه گمشده تو شهر که برمیگرده به خونه قدم بذار به روی چشمام یا امام…
نیمه جونم الهی دنیا به دلم نزنه زخم تازه بادِ صحرا رو نمیبخشم سمت خیمه بره بی اجازه چشم تو گریون نکنن…
داره دلم میلرزه با صدای زنگ قافله منو به آتیشم زده فکر فراق و فاصله دلشوره داره خواهرت چیکار کنم کار دله…
دنیا بود و من و یک دلسردی خسته پر شکسته از نامردی سرگرم بازی دنیا بودم آخر هم خوده تو پیدام کردی…
میره به سمت خدا مسیر روضه تو ملائکه همگی اسیر روضه ی تو نماز و روضه و حج بدون تو همه هیچ…
این روزا که بی مهری بین آدما بابه خوشحالم که میدونم عزت دست اربابه دنیایی که با عشقِ دلبر باشه جذابه خوشحالم…
تنگ شده بود دلم برای پرچمت میمیرم از غمت خدا میدونه زنده ام برا محرمت دوباره روضه خون بخون از اون تنی…