بیت الغزل هر غزل ناب رقیه است خورشید علی اصغر و مهتاب رقیه است نزدیک ترین راه به الله حسین است نزدیک…
خوب شد دردم دوا شد خوب شد دخترت حاجت روا شد خوب شد میخوام همه شهرو چراغون کنم یه شهرو به خرابه…
ما کی باشیم تا عشق عباسه رقیه شب شب مستی شب خاص رقیه سیصد و شصت و پنج روزه منتظریم پس سنگ…
مو پریشونم نیستی گریونم خیلی بی حالم خیلی بی جونم نفس نفس تو سینه حبسه تو این خرابه میلرزمو میبینی حالم چقدر…
دردانه تو افسرده شده ریحانه تو پژمرده شده چون مادر تو شد نقش زمین شد دختر تو ویرونه نشین کل پیکرم بابا…
از وقتی که یادم میاد شفا همین جا بود واسه همین تعطیل نشد جلست بر پا بود رفع بلا همیشه از کرمت…
شکوه اسم قشنگیست مانده در گوشم که بعد از این همه مدت نشد فراموشم مرا ببخش سر از پا نمی شناسم اگر…
دور شدم از تو توی دنیا ولی حوصله کردی تا گره افتاد توی کارم پی چاره میگردی هر چی ام دور شم…
به هر عشقی جز عشق تو گفتم نه حسین ای شهزاده و حسین ای شه به قول بلبلا چه چه به قول…
میرسن از راه روی لبها آه پره دلشوره شدن آل الله تو سینشه یه دردی که انتها نداره تو این مسیر یه…
قربون اسمت حسین چقده دل می بره اگه غلامت شدم به کرم مادره خوبا که خوبن ولی بدا رو یادت نره از…
گرچه گذشته شور و شر از سن و سال من هرگز نرفته عشق تو از حس و حال من از یاد برده…