از آن زمان که خواهر سلطان ما شدی بانو شما ملیکه ایران ما شدی از آسمان وجود تو بر ما نزول کرد…
غرق در اندوه و غمم رفته ز کف چاره من در طلبت روز و شب این دل اواره من داغ من از…
گریه میکنم آخ مثه بچگیام یه شبه دیگه ام بشه روضه بیام تویی و شب روشن توی چشام منم و دل تیر…
من اگه عمریه اسمتو بردم علتش اینه که روزی تو خوردم زنده ام با تو من بی تو میمردم بی تو میمردم…
با اشک دونه دونه غریبونه به راه افتادم دنبالت خبر ندارم از حالت غم داره دل زارم بی قرام نمیره یادت از…
زده آتیش به جون من زهر کینه بیا مهدی سامرا شد برای من چون مدینه بیا مهدی ای قرار دلم بیا همه…
شده غم و درد هم آغوشت شده آسمون سیاه پوشت نیمه های شب توی خونت عبا رو کشیدن از دوشت خوردی زمین…
بقیع تو پر از غمه مثل دلای نوکرا دور و بر قبرت اقا خالی شده از زائرا نه یک چراغ نه حتی…