نریمان پناهی

یه جای سالم به تن نداری دیگه چی میخوان از بدن تو داد میزنم اما شمر نامرد بر نمیداره پا از تن…

نریمان پناهی

وصیت مادرمون بود نیمه شبا یه ظرف آب پیشت بذارم افتاده بودی ته گودال حتی نشد یه قطره آب برات بیارم وصیت…

نریمان پناهی

پاشو برادرم زینب بی قراره رحمی کن ابالفضل داداشِ غریبت هیچکیُ نداره ای تکیه گاه من پاشو ای علمدار قحط آبِ خیمه…

نریمان پناهی

خمیدم از بی کس و غربت ببین که پشتم شکسته از غم خودت میدونی که لشکر من اگه نباشی میپاشه از هم…

نریمان پناهی

درد دلم رو بازم دوا کن یک باره دیگه بابا صدام کن سنگینه داغت هم کرده پیرم از جا بلندشو دارم میمیرم…

نریمان پناهی

با داغت اکبرم دیگه شد قدم خم آخه با تن تو چی کردن که اینجور شد پامال و درهم پاشو جوون من…

نریمان پناهی

کنار جسم صدپاره تو افتادم از پا شدم اسیرت خدا میدونه که رفتنِ تو سخته برای بابای پیرت کاش یه بار دیگه…

نریمان پناهی

هجوم آوردن همه سمت قتلگاه هجوم آوردن سمت مرد بی پناه هجوم آوردن سوی شاه بی سپاه هجوم آوردن به سمت گودال…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
ورود به سایت