امان ز شهر شام شنیدنه دشنام میزدن از رو بام وای حسینم وای تو کوچه و بازار دادن به ما آزار جلو…
امان از این شام امان از دشنام زدن زنها رو همه از رو بام امان از بازار امان از آزار به ما…
بابا کجایی دیگه بریدم رفتی یه روز خوش من ندیدم بالم شکسته رنگم پریده دیگه سه سالت گیسو سپیده بابا معجرم سوخت…
مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم همه ی زندگی شیر خدا ریخت بهم داغی و تیزی مسمار اذیت میکرد تا…
زهرا شدم از این زمونه خسته ز داغ تو دلم شکسته چه بد زدن تو رو که بانو رو صورتت جای یه…
آتیش گرفته در میسوزه بین شعله ها افتاده مادرم جلو چش حرومیا یه گوشه روی خاک افتاده دردسر شده با ضربه های…
ای وای از غصه و غمها روضه ی تلخ این روزا هجوم عده ای نامرد به درب خونه ی مولا آسمون روضه…
از جفای یه عده کافر خونه ی حضرت مولا سوخت وای از اون لحظه که پشت در مادر ما تو شعله ها…