تشنه بودیم که باران نجف را دیدیم اشک بودیم که دامان نجف را دیدیم در نجف منقبت شاه خراسان گفتیم مشهدت آمده…
مثل مجنون عاشقی را سخت آسان یافتیم از جنون خویش سستی نه که ایمان یافتیم کعبه را در مکه نه در خاک…
عشق میکنم با صحن گوهرشادت عشق میکنم با پنجره فولادت گدای تو منم از همون قدیم منو ببر به روزای بچگیم تو…
مشهدیا تهرونیا آذریا گیلکیا مازنیا بلوچ و کُرد و لُر و اصفهانیا شمالیا جنوبیا خبر بدید به امام رضائیا نور اومده علی…
بشنو بشنو صدا سوت قطاره مشهد اومد بشنو بشنو یکی دوباره اسمتو صدا زد پاشو کوله تو بردار به پاش بیفتیم دم…
شاه خراسانی ام یار پریشانی ام دست مرا رد مکن بر در شاه آمدم مشهد مشهود من حضرت محمود من طالع مسعود…
زندگیمو میدم برا یه ثانیه نشستن دم گوهرشاد امام رضا جانم الهی رعیتت فدات بشه که سلطانی برازندته ای شاه خراسانم جان…
بیمار ها دار الشفا را میشناسند اینجا تمام درد ها را میشناسند اینجا غریب و آشنا فرقی ندارد اینجا غریب و آشنا…