ز بس که نیزه نشسته به جسم پرپر تو ورق ورق شده در قتلگاه دفتر تو چقدر نیزه شکسته کنارت افتاده چقدر…
شب اول که از من دوری من کربلا تو کوفه کنج تنوری شام غریبون ببین که غرق دردم دنبال تو یا سه…
تو به روی خاک و من دلم صد چاک و دیده گریان ذکر قرآن بر لب دارد امشب زینب با یتیمان ای…
منم زینب که معنای وفایم منم که فانی راه بقایم منم یک زن ولی در اوج غیرت امیر فاتح کرب و بلایم…
از این خیمه به اون خیمه حیرونم کجایی مادر بی سامون و پریشون و گریونم کجایی مادر دور از چشم تر سقا…
شب حرم شب احرام شام تاسوعاست میان خیمه اصحاب روضه زهراست شب است و باز به گِرد خیام میگردد دوباره دور خیام…
شب وصل است و تب دلبری جانان است ساغر وصل لبالب به لب مستان است در نظر بازیشان اهل نظر حیران است…
آخه چی بگم از جدایی آقا بی تو میمیرم نشم اگه من کربلایی آقا بی تو میمیرم ما رو هر طرف کشوندی…