چشمای یتیم کربلا ابری درده میلرزه تو دست عمه دستایی که سرده وقت دیدن گودی و جنگ و صد حرامی فکر پر…
غیرت خاکسترش رنگ دگر داشت شعله بال و پرش میل سفر داشت آن که در این یازده سال یتیمی تا که عمو…
میون خاک و خون تو کربلا یارت میشم حالا که عمو نیست خودم علمدارت میشم دستمو وقتی از تو دست عمه کشیدم…
توی گودال پره خونی عمو زیر لب داری چی میخونی عمو بین خار و خس چرا میزنی نفس چرا مادرت اومده استقبال…
دیشب به خوابم آمدی چشمان گریان داشتم یادم نمی آید ولی تا صبح مهمان داشتم یادم نمی آید که تو از کربلا…
یکی داره میاد پای برهنه یکی داره میاد با تن لرزون یکی داره میاد با چش پر اشک یکی داره میاد از…
در عشق به تو کار جنون کار خداییست هر کس که بُود عاشق دلداده فداییست تنهایی کجا بزم عزا داری جانا گر…
اشکای حسین از غربت زینبه نوبتی ام باشه نوبت زینبه حالا با دعای زینب دو تا بچه های زینب شبیه جوون لیلا…