بگویم باز رازی با سرت وای مرا ارام سازی با سرت وای ز بس شیرین زبانی حرمله هم شده سر گرم بازی…
والشمس همان طلعت نیکوی حسین است و الله سواد گره موی حسین است حاجی ز کجا می طلبی کعبه دل را سوگند…
لاله خشکی و از خون خودت تر شده ای بی سبب نیست که این گونه معطر شده ای دشت را از شرر…
تو چشمام نم بارون تو سینه پره درده دل غم زده من تو میدون نبرده بین خیمه نشستم با اشکام زانو هام…
به راه توست شهادت به از ولادت من عنایتی که شود مرگ من شهادت من گدای سابقه دارم مرا مران که بود…
ابالفضل آقامه ابالفضل مولامه شهادت پیش پاهای ابالفضل رویامه هوای عشق تب داره صدای عشق تب داره شهیدی که به پای عشق…
باد و سوزان رخش تاول و گیسوش پریشان سر و رویش پر خاک و نفسش اتش و گریان قاسمش رفته و جا…
جون میکنه یتیم جامونده تو شور میزنه دل پسر خونده تو سینه سپر میرسه از راه سپرت راضی نشو بی تو بمونه…