پر افتخار و دلیرانه مشک را برداشت عجیب حال و هوای نبرد در سر داشت پیمبری که وجودش پر از شهامت بود…
به یکتایی قسم یکتاست عباس جمال حق ز سر تا پاست عباس پناه زینب کبراست عباس امید خیمه طاهاست عباس اگر چه…
تو بستر ببین مادر خمیده نفس میکشه بریده بریده میترسم خزون بشه میترسم بهار نشه میترسم که مادر میخوابه بیدار نشه وای…
آروم آروم خسته مادر خوابه چشماشو باز بسته مادر خوابه گریه ها آهسته مادر خوابه *** دیشب تا صبح گریه کردی من…
هرکس هر آنچه دیده اگر هرکجا تویی یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی در تو خدا تجلی هر روزه میکند آیینه…
بابا به این خانه بنگر غریبانه خاک زمین گشته محفلم مثل این دلم جای دخترت ویرانه ویرانه موی یتیمانت جانت بازآ و…
شبا که مردم شام میخوابن رقیه تا خوده صبح بیداره برای دیدن روی ماهت ستاره ها رو هی میشماره میگه عمه جون…
تشنه کام بی سر ای سر بی پیکر آمدی دیدن من سحر با سر آمدی عاقبت کنج ویران با تن پر بنفشه…