شبها تو خونه بی مادری غوغا می کنه با این بهونه کی عقده هاشو وا می کنه چشما بی خوابه دلها بی…
یاد ایامی که ما در خانه مادر داشتیم چهره از رخسار زیبایش منور داشتیم سینه ام مِجمَر فراق آتش دل دیوانه عود…
رفتی و زینب من مانده و این بستر تو دل پریشان شده از غصه و غم دختر تو بعد تو خانه نشینی…
رسیده ای کبوتر موسم رهایی شده پر از شراره این شب جدایی ببین که نیمه جونم جان من کجایی راهی شدی امشب…
اگه من صداتو نداشته باشم لطیف نگاتو نداشته باشم اگه خنده هاتو نداشته باشم نسیم دعاتو نداشته باشم دیگه نفس کشیدن انگار…
دنیا غریبی ندیده مثه امشب مهتاب میخونه امون از دل زینب مگه اینکه رفته از دنیا کسی رو نداره نیمه شب رو…
بر روی شانه میبرم لاله رسول الله لا اله الا الله میشویم امشب خون ز روی خسته وجه الله لا اله الا…
ببار ای بارون ببار با دلم گریه کن خون ببار در شب تیره چون زلف یار بهر لیلی چو مجنون ببار ای…