چه بگویم که بود شأن تو ای زاده عشق که غُمات پر خونت شده سجاده عشق علی اصغر نه علی اکبر سوم…
مجنون شبیه طفل تو پیدا نمیشود زین پس کسی بقدر تو لیلا نمیشود درد رقیه تو پدر جان یتیمی است درد سه…
بر طاق آسمان نجف نام فاطمه است بالای آستان نجف نام فاطمه است حتی اذان صحن علی چیز دیگری است سر تا…
اینجا چقدر دور و برم داد میکشند افتاده هر کجا گذرم داد میکشند از نیزه دار ها که توقع نداشتم طفلان شام…
نهالی بودم و بی تو به جان من تبر افتاد من آن طفلم که از چشمم فقط خون جگر افتاد کمی نان…
زندگی کائنات بسته به موی حسین زائر بیت خداست زائر کوی حسین زخم جبینش زند خنده به سنگ بلا خون جبین میشود…
صدا زدی عمو عمو جان دادم رسیدم و کنارت تو افتادم چنان رمق گرفته شد از جانم نمیرسد به گوش تو فریادم…
منم و عمری روز خوش ندیدن همه دردا رو با جون خریدن به یاد مادر آه از دل کشیدن شنیدن کی بود…