محمود کریمی

روضه من زینبم که زخمی بغض و بهانه ام مضمون سرخ یک غزل عاشقانه ام من روضه خوان حمله صد تازیانه ام…

محمود کریمی

گرد و غبار مدینه شده با اشکت عجین حرمت موی سفیده که میکشن روی زمین چقدر غریبی تو این مدینه غربت تو…

محمود کریمی

دلبر و دلدار دل بی دلان جان جهان عمه صاحب زمان صحن و سرایت حرم مرتضاست مسجد بالای سرت کربلاست آینه هایت…

محمود کریمی

دوباره بساط طرب شد محیا دوباره رسیده شب شور و غوغا شب می فروشی شب باده نوشی شب لب نهادن به لب…

محمود کریمی

من از اهالی دیار عشقم من از قبیله و تبار عشقم هنوزم از دم امام امت هلاک عشق و بی قرار عشقم…

محمود کریمی

خورشید پشت ابر پنهون بود خورشید از ابرا دلش خون بود قلب دو عالم نبض این مرده مردی که دورش ماه میگرده…

محمود کریمی

آسمان است و زمین دور سرش می گردد آفتاب است و قمر خاک درش می گردد این قد و قامت افتاده درخت…

محمود کریمی

مردی غروب کرد وقتی افق شکست خورشید دیگری جای پدر نشست او یک امام بود هر چند بی قیام او یک رسول…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
ورود به سایت