اگرچه زخمی و خاموش و بی صدا آورد تو را برای من از عرش نی خدا آورد تو را به روی طبق…
ندیده عاشقت شدم نمی دونم چی میشه می خوام یه بار ببینمت بهم میگی نمیشه ندیدمت این غصه کم نیست اقا دوست…
ببین زانو زده یل ام البنین که زینب پایش از محمل گذارد بر زمین امده در کربلا سپاه سردار غریب پاره شد…
خون شد از این صحرا دلم ای سوز اشکت قاتلم بر گو ببندند محملم دلم گرفته اتش کرده رقیه ات قش ای…
اینجا به غیر از شوره زاری نیست برگرد در این خزان جای بهاری نیست برگرد دستم به دامانت مکش دامن ز دستم…
اگه منو رها کنی کسی برام نمی مونه همه درا بسته بروم غیر در همین خونه بی تو میمیرم ستر ناموس نبوت…
شعله میریزد از آه غم خیز من بوی غم می دهد چشم خون ریز من مرد شب گرد تنهایی ام کن تماشا…
بین الحرمینو حرم آقام حسینو حرم آقام ابالفضل لوح و قلم میگه حسین شادی و غم میگه حسین تیغ و علم میگه…