دست ها سایه بان چشمان است کاروانی ز دور می اید در بیابان تشنه و برهوت گرد و خاکی ز دور می…
روی تو را به چشم دل از سر دار دیده ام جانب مکه پر زنند جان به لب رسیده ام حرمت جان…
ز نو آمد محرم به تن کن رخت ماتم به اذن مادر ارباب عالم دوباره اسمان غم گرفته میل ان دارد ببارد…
یواش یواش رسیده صدای پای ماتم خبر بده به چشمات که اومده محرم بیاید همه بخونید چاووشی غمش رو بیاید با هم…
اینجا هزار حرمله در انتظار توست اقا برای امدنت کم شتاب کن رحمی به روز من نه به روی رقیه کن فکری…
شب های ماتم آمد آقا سرت سلامت بوی محرم امد اقا سرت سلامت اورده مادرم باز پیراهن عزا را شب های ماتم…
تشنه لب اربابم عازم میدان شد دخترش رفت از هوش خواهرش بی جان شد از پی مرکب میدود زینب سینه سوزان ای…
این جنگ تا صبح قیامت پایدار است بر اهل عالم حق و باطل اشکار است این نکته در فریاد خون هر شهیدیست…