عمو جان الهی بمیرم برات یار و یاور نداری تنت زخمیِ جای سالم رو پیکر نداری واویلا عمو جان نگاه میکنم نیزه…
عمه نگاه کن جنجاله گودال رفته عموجون لب تشنه از حال شد قتلگاهش خیلی نفسگیر عمه رها کن دستامو شد دیر دارن…
دور عموم شلوغ شده یارم نداره دیگه رمق برای پیکارم نداره هرجوری هست منم میرم چرا بمونم اصغر فدایی شده من چرا…
امید آخر سپاه عبدالله میره به سمت قتلگاه عبدالله رزمنده ی جان نثار و جانسپار و جان فدای شاه عبدالله جان عبدالله…
تکلیفم معلومه دفاع از عمومه ثارالله امامه عبدالله مأمومه باید برمو بسپرمو این سرمو به قربانگاه حالا منمو این حرمو وقت کمو…
دیشب که قاسم احلی من عسل گفت خیلی دلم سوخت من جا نمونم امروز که اصغر لب تشنه فدا شد گفتم که…
خدا کنه که عمه جون نبینه که صورت عمو روی زمینه ببین که راه نفسش رو بستن بی حیا پاتو بردار از…
ببین مسیحای همه مسافر صلیب شده عمه تو رو خدا نگاه بکن چقدر غریب شده منو خجالت زده ی بابای مظلومم نکن…
سرباز آخرم مدافع حرم پسر کوچیکه ی حسنم منم باید برم غیرت علی تو وجودمه عمو شال علوی روی شونمه عمو زاده…