امید آخر سپاه عبدالله » حسن عطایی ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 245 بازدید

امید آخر سپاه عبدالله

میره به سمت قتلگاه عبدالله

رزمنده ی جان نثار و جانسپار و

جان فدای شاه عبدالله

جان عبدالله مثه یل جمل زمان جولان عبدالله

نگاهشه شبیه تیغ بُران عبدالله جان عبدالله

میبنده پای عقلو به زنجیر

واژه ی عشقو میکنه تفسیر

میخونه زیر نیزه و خنجر

پیروزه خون همیشه بر شمشیر

واللهِ لا اُفارِقُ عَمی

****

نداره بر تنش کفن عبدالله

گرفته هیبت حسن عبدالله

بی جوشن و بی سپر میره

برا جنگ تن به تن عبدالله

آه عبدالله خدا کنه نباشه عمرت کوتاه عبدالله

نیفته دست تو تو آغوش شاه عبدالله آه عبدالله

پرچم داری مثه عمو عباس

جنگآوری مثه علی اکبر

شیرین تر از عسل مثه قاسم

شورآفرین مثه علی اصغر

واللهِ لا اُفارِقُ عَمی

****

امانت برادرم عبدالله

شدی شبیه مادرم عبدالله

دستت شده از بدن جدا

مثه دلاور حرم عبدالله

مرد عبدالله نکش پاهاتو روی خاکا از درد عبدالله

گلوی پاره ی تو بیچارم کرد عبدالله مرد عبدالله

چشمامو خون حنجرت بسته

اما روضت مثه عمو بازه

با من میمونی توی این گودال

میشیم مهمون نعلای تازه

واللهِ لا اُفارِقُ عَمی

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای کربلایی حسن عطایی
گلچین مداحی های ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر