دنیا آوار شده روی سرم ارباً ارباست بدنت پسرم لخته های خون از گوشه ی دهنت ریخته نیزه رو بدنت ریخته آه…
زده به میدون نوه ی حیدر رجز میخونه با صدای پیغمبر معرکه افتاده به تسخیره جناب شهزاده علیٌ الاکبر سر میزد به…
میلرزه پیکر لشکر اومد جناب پیغمبر کُفارو صف به صف پس زد با نعره ی اَنَا الحیدر قمر لیلایی علی اکبر نوه زهرایی علی…
از خیمه برون چو رسول الله آمد پیش چشم ثارالله دستی بر قبضه ی شمشیر و فریاد علی اکبر یا علی ولی…
میگیرم از چشمام اشکا رو میبینم مرگ رویاها رو راهی کردم از زیر قرآن علی و زهرا و طاها را زینب ببین…
نور حریم ثارالله دوم کریم آل الله شیر علی ولی الله خیبرشکن به خیبر رفت به خیبر رفت کرار شد مکرر رفت…
به نام آن مرد جوانی که محو خدایش شده سرتاسر همانکه جان داده به راه عشق به نام نامی علی اکبر ای…
مونده مبهوتِ یه پیکر با درد بی کرونش واسه بابا خیلی خیلی سخته مرگ جوونش افتاده رو جسم اکبر زندگیش بی دوومه…
ای حجت کردگار وقت مدد است ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است لا حول و لا قوه الا بالله این منم علی…