ان تنکرونی فانا ابن الحسن اومده تن به تن به مصاف ازرق حالا تو میدون خوده باباش شده با رجزهاش شده بد…
عمو جون من قربونت عمو دنیام سرگردونت عمو قربون زلفای پریشونت عمو ببین منم که عازم شدم شدم شراره های تیغ دودم…
گریه گریه گریه پشت این مسافره دیگه قرآن بیارید براش که زائره نامه ای آورده از حسن برا عمو حرف نامه اینه…
نکش روی زمین پاهاتو دیگه نمیشنوم صداتو شاید عسل بهم دوخته عمو لباتو میبینم گل پرپرم رو امانت برادرم رو چجور بلند…
به نام خدای زمان و زمین به نام علی شیر شیرآفرین به نام حسن معزالمومنین به نام نامی حسین شاه دین از…
به میدون عازمه این بچه شیر ابن الحسن قاسمه غیرت مثه عباس و صولت مثه عباسه تو معرکه میگرده هیبت مثه عباسه…