باز هم ای دختر پیغمبر اکرم بمان مرهم درد علی ای درد بی مرهم بمان زندگی رو به راهی داشتم چشمم زدند…
معلومه بستی بار سفر رو بدون من کجا میری خانوم خونه این شب آخر بگو عزیزم چجوری تو بری و من زنده…
بهار ما چرا امسال خزونه بذار دستات توی دستام بمونه تصور کن علی بی تو محاله دیگه زنده بمونه ازم پنهون میکنی…
قرآن مستوری تو ذکر مأثوری نور علی نور علی نور علی نوری بالاتر از فکری چون ذات حق بکری ذکر علی ذکر…
چه غصه ها که نخوردی برای همسایه هنوز هم که تو داری هوای همسایه کمی به فکر خودت باش در قنوت شبت…
دست تقدیر گریه میکنه ای وای داره شمشیر گریه میکنه ای وای خاک گودال ضجه میزنه انگار آخرین تیر گریه میکنه ای…
از وقتی رفتی صدبار دور گودالت گشتم دیگه از پا افتادم از بس دنبالت گشتم از گودال میپرسم باقی پیکرت کجاست میلرزم…
هجوم ناگهان و وای زینب به سمت کاروان و وای زینب تن آقا بدون غسل و دفن و بدون سایبان و وای…