رفت و پشت سر دوون دوون منه خون جیگر حالا داره رو دستم میشه پرپر کی حال منو میدونه این صدای اذونه…
شد شب هشتم و بسه صبوری امشب آخه شکسته شد غروری سوال من اینِ علیِ اکبر قطعه به قطعه شد تنش چجوری…
ای عصای پیری بابا بلند شو از جا به خاطر دل لیلا بلند شو تا در کنار پیکر تو جان نداده ام…
تا خدایی خدا در دل و جان است حسین ما پناهنده به اوییم امان است حسین یک حسین گفتم و غم ها…
گلویت را شبی ترسیم کردم و جای تیر را ترمیم کردم کشیدم لحظه خندیدنت را محبت را به خود تفهیم کردم زمان…
ویلی یاحسین یا قتیل العبرات ایها المحروم یوم من ماء الفرات اشک چشمامه مرحمه رو زخمات میمیرم آقا برات ایها المحروم یوم…
العطش شعله کشیدست هوا العطش خیمه به جان امده العطش پر شد از آتش همه کرب و بلا از عطش آه خدا…
هُرم لب های تو آتش زده جانم پسرم قصه آب برای تو بخوانم پسرم پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد کشته…