الهی عظم البلا الهی برح الخفا الهی بدم الحسین و بکربلا بیا و اشکمو ازم نگیر نسیم پرچمو ازم نگیر بگیر ازم…
تو دلم تو وجودمو آب و گلم برا داغ تو مشتعلم به تو متصلم آقا غم تو با هوای محرم تو منو…
همه جا کربلا همه جا نینوا توی عرش خدا حتی بزم روضه به پا بیرق و پرچم و تکیه و علم شوق…
باور نمیکردم گذرها را ببندند من را که می بینند در ها را ببندند خورشید بودم زیر نور ماه رفتم جان خودت…
هزار و سیصد و هشتاد و چند سال تمام برای ماتم تو گریه کرده ایم مدام هزار و سیصد و هشتاد سال…
سپه سالار لشکر من برادر من مه در خون شناور من برادر من دلاور برادر کو علمت چگونه رسانم تا حرمت سرو…
دل ما مقیم عرش خداست خونه مادریمون کربلاست تو روضه ها سر تا پا همه خدایی میشم وقتی که اشک میریزم کرب…
کنار علقمه ماتم به پا شد دو دست ساقی از پیکر جدا شد علم یک سو فتاده بی علمدار خدایا چشم ساقی…