بیا برگردیم و آوارم نکن بگو من خوابم و بیدارم نکن بیا برگردیم از این صحرا بریم من گرفتارم گرفتارم نکن نگو…
وقتی سوال کرد این سرزمین کجاست گفتند غاضریه و ماریه نینواست فرمود نام دیگر این دشت غصه چیست این خاک داغدیده مگر…
این اشک ها به پای شما آتشم زدند شکر خدا برای شما آتشم زدند من جبرئیل سوخته بالم نگاه کن معراج چشم…
خدا اگه دوسم نداشت برا همیشه دستمو تو دستای تو نمیذاشت اگه تو زندگیم نبودی حسین دیگه عشقو من نمیفهمیدم یادم نمیره…
وا کرد کم کم خواند و به دقت نامه را تا کرد کم کم انگشت مسلم شک داشت اما باز امضا کرد…
اشک تو چشمام دل پر درده عشق تو راهه کاش برگرده خودم گفتم بیای اما چی میدونی از این مردم که دنبال…
زنده ماندم شب غمت آمد ماه شب های ماتمت امد ساعت کار گریه کردن شد فصل باران نم نمت امد حضرت یاس…
ای آسمان شب است کمی نور ماه را روی زمین بتاب تن بی گناه را نوری بتاب زینب و کلثوم قد کمان…