ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی پای حسین ماندن عشق است در جوانی لکَ لبیکَ یا اباعبدالله میگویم لبیک نَمی از خاک…
خواهش میکنم برید کنار من خودم خاکش میکنم منت میکشم خاکش کنم نفسِ راحت میکشم روی زمین رهائیُ رو خاک کربلائیُ نمیذارن…
تا که اسمت یاد من میفته همه حرفام از دهن میفته مگه از رو زبونم حسن حسن میفته سر از پا نمیشناسم…
حا و سین و نون یعنی عظیم حا و سین و نون یعنی رحیم حا و سین نون یعنی حسن یعنی کریم…
شمر اگه بره سنان نمیگذره تو قتلگاه تو زمان نمیگذره حتی ازت دمِ اذن نمیگذره تو قتلگاه تو زمان نمیگذره غروب شد…
دوا روضه شفا روضه میگیرم روزی یه عمره با روضه روزا گریه شبا روضه شب جمعه داره کربلا روضه آره جا داره…
دارم اسمت را ز بدو زندگی خود به یاد یا جواد و یا جواد و یا جواد و یا جواد میوزد عطر…
چقدر تلخه بفهمی راهو کج رفتی چه دلگیره بدونی آخره خطی تو این تنهایی و ویرونیِ حالت دلت میگه حسین میگرده دنبالت…
میریم هممون یه روز یه جایی تنها میمونه تموم زندگیمون اینجا گفتن که فرموده امامِ کاظم اِنَ العُقَلاءَ زَهدوا فِی الدُنیا عقل…
نور چشم امام هشتم داره میسوزه توی خونه عده ای کف زنان میخندند دل زهرای اطهر خونِ امام عالمین غریب کاظمین ناله…
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود هیچ کجا صحن رضا وقت سحر نمیشود ای دلبرم به خدا که…
سلام الله مولانا سلام الله ای رهبر سلام الله یا صادق سلام ای حضرت جعفر چه شبهایی نمازت را بن العباس برهم…