جلوی چشام مصیبتای عاشوراست عزای یوسف زهراست تو اتیش دلم انگار اتیش خیمه ها بر پاست جلوی چشام میبینم این همه ساله…
اگر کشتند چرا آبت ندادند وای چرا ز آن دُرِ نایابت ندادند اگر کشتند چرا خاکت نکردند وای کفن بر جسم صد…
پیش چشمم تو را سر بریدند دست هایم ولی بی رمق بود بر زبانم در آن لحظه جاری قل اعوذ برب الفلق…
از گلستان لاله های پرپرم آید به یاد از نیستان داغ های خاطرم آید به یاد با دل خود هر زمانی را…
ميرود سمت مسجد کوفه با دلي خسته از زمانه خود خسته از کوفيان و بي دردي غرق اندوه بي کرانه خود ميرسد…
یا من هو الشفا فی تربة الاجابة تحت قبة سید شباب اهل الجنه اللهم الرزقنا زیارتة حرف کربلا میشه بی اراده صورتم…
غصه و غم اشک و ماتم را به من دادی حسین بهترین های دو عالم را به من دادی حسین یازده ماه است کارم…
خون گریه میکنه چشام روی لبام ناله تو این چهل ساله پیش نگاه من همش صحنه گوداله تو این چهل ساله دلم…
دوباره باز سینه ها غم نصیبه نوحه نوشته روی هر کتیبه عقده قلب شیعه ها همینه سرزمینه مادریمون غریبه تو مدینه نمیبینم…
مثل من هیچکس در این عالم وسط شعله ها امام نشد در شروع امامتش چون من این قدر دورش ازدحام نشد لشکری…
هر روز پای هر محنت گریه میکنم بر هر هزار زخم تنت گریه میکنم با نوحه های هر شب تو گریه میکنم…
مولای همه حیدر حیدر حیدر سلطان نجف حیدر حیدر حیدر مستم میکنه حیدر حیدر حیدر ایوان نجف حیدر حیدر حیدر ای تاب…