بنفسی انت و اهلی و مالی اومدم پیشت با دستای خالی تو اقیانوس رحمتی زلالی آقای من آقای من من آرامش دارم…
ضریح تو پنهانه همینجا تو سینم دستمو رو سینه میذارم حرمت رو میبینم سلام امامِ دست و دلبازم میخوام حرم برا تو…
دست خالی اومدم گریه کنم تا بلکه دلت بسوزه واسه من تازه از زیارتت اومدمو خاکِ کربلاته رو لباس من خیرِ دنیا…
مور درگه خانه ی تو ام تو شدی سلیمانم تا ابد به زیر همین علم عاشقانه میخوانم تار و پود من نبض…
به اذن زهرا به اذن رسول خاتم به اذن علی اعلا به اذن حسن امامم به اذن زینب کبری و اذن رقیه…
این پیرهن مشکی احرام روضته چشمم میدونه اشکم امانته اشکم منو عاقبت بخیرم میکنه اشکم آخرش حُر و زهیرم میکنه دلخوشی زندگیم…
دُر نجف رفت توی دست هرکی شد حُر نجف خوب نفس شیطونو میبُره نجف سرِ همینه حلالزاده دور علیِ کرده نجف مردمو…
جانان منه هم جان منه همیشه سلطان منه روحه و ریحان منه حضرت مرتضی علی تمام ایمان منه ساقی چشمه ی کوثر…
عشقت یعنی شناسنامه ی من جدا بشم از تو عمراً اون کسی که دوسِت داره برادرم میشه قطعاً غدیر با تو قرار…
بگویم اگر غیر از این هست نیست به بالای دست علی دست نیست اینگونه رواج است میان همه دنیا مَن ماتَ عَلی…
پا به پای غمت من نفس میکشم تو هوای غمت دستمو میگیره گریه های غمت جونمو تو بگیر لا به لای غمت…
ای که مرا خوانده ای یا حسین میخوانمت از سویدای دل یا سیدی تو کجا ما کجا مهر شما شد هویدای دل…