باز غم کوچه روضه نفسگیر شد اینجا همونجاست که امام حسن پیر شد کوچه شده تیره و تار ببخشن سادات پر شده…
مینویسم به چشم تر مادر مینویسم به روی در مادر با همین پاره جگر مادر سوختم از سکوت اگر مادر مینویسم مرا…
تو با همه فرق داری کی این همه مشتری داره توی عالم تو با همه فرق داری کی خوب و بد رو…
به پشت دره خانه ات آمدم مادر به اذن حسین و حسن در زدم مادر بگیرم دوباره پره چادرت را بمیرم برای…
چادر نمازت سایه روی سرمه عمریه که باورمه ارثیه مادرمه و دلخوشی خواهرمه چادر نمازت روشنی عرش خداست علت هر دفع بلاست…
پرت سوخت به آتیش کشیدن در خونه رو پیکرت سوخت بمیرم جلو چشمای زینبت معجرت سوخت پرت سوخت بمیرم توی کوچه ها…
به عشق تو خانوم خرابیم و مستیم منو خونوادم غلام تو هستیم به سمت و سوی توست نماز واجبم فداییتم بی بی…
با تو گذشت همه روزامون خالی نموند کاسه دستامون خدا رو شکر یه عمریه رقیه ای شد همه دلهامون دره خونه تو…