قاسم ز خونت گلگونه صحرا موندی به زیر شمشیر و تیرا دردای قلبم تازه شروع شد وقتی چشام با تو روبرو شد…

رفتی و حرم شده آواره بی تو یا حسین ندارم چاره رفتی و دل حرمو خون کردن قامتمو کمون کردن حسین جانم…

عمو بیا که زخمی و خونی افتادم از اسب رو خاک صحرا عمو بیا و ببین که پهلوم ششده شبیه پهلوی زهرا…

دیدم سمت حرمه دست تو مُردم واسه ورمِ دست تو محکم گرفتی پیراهنتو میخوای کسی نبینه تنو اما باید غارت بشی حسین…

عمه ببین بی کس و غریبه عموی تنهام میون میدون سر تا به پا زخمی وجودش افتاده بین دریایی از خون بغض…

جاری خونت از زخم حنجر از قعر گودال پاشو برادر از جا بلندشو طاقت ندارم پاشو نسوزون دار و ندارم دست و…

بذار رو سفید شم پیش مادرت یه فکری کن اصلاً برا خواهرت بمونن تو خیمه میمیرن حسین بذار تا شهید شن مثه…

افتادی غریب زیر دست و پا بد میزدنت تو رو نامردا نامردا تو رو میزدنت با پا تو شدی هدف تیرا حسین…

درد و بلاهای تو به جونم تویی قرار زینب کبری نذر نگاه پر از غم تو دار و ندار زینب کبری میخرم…

حالم خرابه بین خرابه حتی نشستن واسم عذابه از من نمونده جز نیمه جونی مویی که سوخته قد کمونی دیگه گرد پیری…

سرتو نقش فلک نقش بیابون بدنت کشته مارو بوی آب قربون زخم دهنت بهتره باد بوزه فقط به قصد تن تو بهتر…

خوش اومدی ای مسافر من همسفر من عزیزِ جونم خوش اومدی ای بابای خوبم دار و ندارم دردت به جونم چند روزه…