بارونه نم نم اشک چشمای مادرم فاطمه روی قلبمون غمهای عالمه بارون نم نم بیماره مادرم نزنش اینقدر بارداره مادرم زخمی پهلوش…
افتادی بین صحرای کربلا مظلوم من مظلوم من افتادی لب تشنه زیر دست و پا مظلوم من مظلوم من افتادی غرق خون…
انگار اومد بر قلب من فرود خنجری که سرت رو از پیکرت ربود اونی که سر از تنت برید فکری به حال…
بریدمو خمیدمو بدون پیروهن تو رو که دیدمو به خاک و خون تپیدمو چادرمو روی تنت کشیدمو خیمه رو تا گودال همش…
لب تشنه و غرق خون تن زخمی و بی پناه خواهر بمیره برات افتادی تو قتلگاه از تشنگی دیگه رمق نداره بدنت…
ابالفضل تو بودی پناه منو تکیه گاه سپاهم کنار تنت مات و مبهوتم و غرق آهم واویلا ابالفضل بلندشو که چشم انتظاره…
ای پشت و پناه ای علمدارم داغ تو گره زده به کارم ای یارم دارم از غمت میبارم غم تو میده آزارم…
فدای دل تو که در اضطرابه میسوزی از اینکه حرم قحط آبه محاله تو این دشت بارونی بباره ببین اصغرم رو که…