تلظی نکن ای علی اصغر من نظر کن به حال و دل مضطر من ببین اهل خیمه با چشمای گریون میگن ای…
آروم بغلم بخواب لالا علی اصغرم واسه تو چیکار کنم طاقت بیاری یه کم به کار مادرت نزن با گریه هات گره…
عمو جان چی اومد سر پیکرت آخه اینجور شکستی تنت هر طرف ریخته و هردو چشماتو بستی قاسم جان عمو جان ز…
دیگه نفسم گرفت از این همه دشمنی ادرکنی عمو حسین حالم شده دیدنی بیا کنار من به حال من بکن نگاه تازه…
عمه نگاه کن جنجاله گودال رفته عموجون لب تشنه از حال شد قتلگاهش خیلی نفسگیر عمه رها کن دستامو شد دیر دارن…
بذار برم عمه دیگه خستمو روی خاک افتاده بود و هستمو تاج سرم حق زهرا مادرم میبوسم دستتو ول کن دستمو خدای…
عمو جان الهی بمیرم برات یار و یاور نداری تنت زخمیِ جای سالم رو پیکر نداری واویلا عمو جان نگاه میکنم نیزه…
خشکی لبات زده آتیشم با داغت حسین دارم آب میشم آب میشم با غم تو عذاب میشم دارم خونه خراب میشم حسین…