میریزه رو خاک صحرا خون تو * کربلایی نریمان پناهی

بازدید: 2221 بازدید

میریزه رو خاک صحرا خون تو

میکشی دور لبت زبونتو

افتادن جلو چشای خیسم

پیر مردا با عصا به جون تو

از چه رو میزدنت حسین

مو به مو میزدنت حسین

از خدا بی خبرا چرا با وضو میزدنت حسین

وای من وای من ای حسین

****

رو خاکا پرتو هی میکشیدی

نفس آخرتو میکشیدی

وقت دست و پا زدن تو گودال

چادر مادرتو میکشیدی

تو ببین این تن خسته رو

این دل به خون نشسته رو

تو بگو چجوری جمع کنم این همه نیزه شکسته رو

وای من وای من ای حسین

****

میبینی بند دلم پاره شده

دخترت تو صحرا آواره شده

پاشو که میون این حرومیا

صحبت غارت گهواره شده

دور تو یه عده کردن شادی

با لب تشنه دیدم جون دادی

نیزه رو وقتی به پهلوت میزد یاد درد مادرم افتادی

وای من وای من ای حسین

****

رو خاک صحرا چرا میزدنت

بمیرم که بی هوا میزدنت

جون من به لب رسید تا دیدم

پیر مردا با عصا میزدنت

زیرو رو شد بدنت واویلا

خاک و خون شد کفنت واویلا

جوری گیر افتادی تو اون گودال پاره شد پیروهنت واویلا

وای من وای من ای حسین

 

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

کربلایی نریمان پناهی / شب اربعین ماه صفر ۱۳۹۷

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر