یه روزی من و تو تو صف قیامت * حاج محمود کریمی

بازدید: 933 بازدید

یه روزی من و تو تو صف قیامت

میگیریم سراغ سبب شفاعت

میبینیم دو تا دست روی دست زهرا

وا میشه با اون دست گره های امت ابالفضل

ای که چشمه های نور و رحمته میون دستای خدایی تو

من فدایی پدر و مادرم  پدر و مادرم فدایی تو

من تشنه تو دریا ابالفضل من مجنون تو لیلا ابالفضل

منم بنده و تو مولا ابالفضل

ابالفضل

****

چه شبای خوبیه شبای دل مویه هام

شبای اشک شبای شور شبای شور و گریه هام

میرسه تا کرب و بلا شور عشق و نوحه هام

ابالفضل اقامه ابالفضل مولامه

شهادت پیش پاهای ابالفضل رویامه

ای که در دو عالم یکتایی گره گشای دلهایی

تو برق شمشیر مولایی تو عشق دلهایی

ای طنین شور و شیدایی خدای حسن و زیبایی

به روز محشر هم سقایی

تو دلبر مایی

****

یادم میاد بچگیام با بچه های کوچم

با چادرای مادرمون گوشه یک پیاده رو

خیمه علم کرده بودیم یاد محرم کرده بودیم

همه پیرن مشکی به تن سینه و زنجیر میزدن

یه قلب کوچیک تو سینه مست و خریدار حسین

نوشته بود رو پرچما عباس علمدار حسین

انگاری دیروز بود همون روزایی که

از حرمت پرچم سرخی توی هیئت رو سر سینه زنا

اوردن و دل ما ها رو بردن و

همگی با هم یه صدا به یاد بین الحرمین

صحن ابالفضل و حسین داد میزدن

این بیرق علمداره هنوز رو زمین نیفتاده

هرکی مریض داره بیاره

دلش و تو خیمه بذاره

هر کسی که چاره نداره

هر کی که سینش بی قراره

به خدا حاجت میده سقا بدونید

اگه با هم روضه خیمه بخونید

میر حرم نیومد واویلا

اب اورم نیومد واویلا

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر