ای نور خدای دو عالم تو » محمود کریمی ۱۴۰۲ + متن شعر

در نظر بازی ما بی خبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی عشق داند که…

دیگه واسه چی بمونم حالا که تو بی سپاهی تو رگام می جوشه خونم حالا که تو قتلگاهی من عازم میدونم نمیتونم…

سراپا مستم عمو حسین سپرت هستم عمو حسین من نایب بر حق مجتبایم عمو حسین من قاسم ثانیه کربلایم عمو حسین تو…

عشق تو تو دلم شور میگیره امشب به ساحلم موج میزنه از عشقت زندگیم نور میگیره عشق تو تو دلم موج میزنه…

خوب است روضه روضه ارباب بهتر است از این جهت که گریه کن روضه مادر است باید که طفل اشک بیاید به…

من نمی گویم غلام دختر پیغمبرم من نمی گویم که بنشانی کنار قنبرم من نمی گویم بلالت پا گذارد بر سرم من…

گل نیلوفرم یاس پرپرم رفتی و حیدر و تنها گذاشتی دست من لرزون شده تن من بی جون شده خونمون بی فاطمه…

ای حرمت در دل و جان یا علی ای نفست جان جهان یا علی ای شهدا سینه زن نوحه ات یک نفسی…

انگار که چشمان تو را خواب گرفته کاشانه ما را غم سیلاب گرفته هفتاد شب است این که نخوابیده ای اما حالا…

گفتم حسین بغض دلم ناگهان شکست بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست در راه عشق آنکه هوس خورد و خُرد شد پیش…