برات اشکای چشام سر نمیاد ( محمدحسین حدادیان ) + متن شعر

بابا غیرت الله و مادر عصمت اللهِ بعد از ابی عبدالله قطعا حجت اللهِ دختر شیره و قصد شکار داره با منبر…

اباعبدالله من ای دلخواهِ من قرص ماهِ من اباعبداللهِ من میگم دائماً هستی شاهِ من بهت گفتم زندگی با دلدادگی توی بچگی…

فدای شکوه قیامت مادر من کنیزته پدر من غلامت من از عمق سینم میخوامت مثه پیغمبرم که ایستاده به احترامت عشق من…

دوباره یاد اربعین گریم میگیره تو این مسیر دل شکسته غم میگیره ایشالله که بیشتر بشن هر ساله اما این همه زائر…

پا به پای تو قدم زدم تو خلوت کوچه های تو داره میباره آسمون در هوای تو در هوای تو تو میتونی…

ای دختر بارون ای دختر دریا عشق حسن و حسین یا زینب کبری روی دنیا چشماشو میبنده وقتی که میره تو بغل…

تو طلوع و نوید سحری یه فرشته به شکل بشری اومدی از حسین دل ببری دلدار حسین دلدار حسن تکرار علی در…

وقتی میگیم بهشت مشهد هدف ماست خونه ی پدریِ و نجف ماست به شرافتمون قسم تا همیشه نوکری امام رضا شرف ماست…

میشه محترم بشی سائل کرم بشی میشه با یه یاحسین زائر حرم بشی میشه با یه یا حسین به خوده خدا رسید…

توی میدون میره شونه به شونه با حسین زینب زینب همه محو خطبه ای که میخونه با حسین زینب زینب تنها اسمی…