دستی رسید و بال و پرم را کشید حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 1179 بازدید
محمود کریمی

دستی رسید و بال و پرم را کشید و رفت متن شعر مداحی

دستی رسید و بال و پرم را کشید و رفت

از بال من شکسته ترین افرید و رفت

خون گلوی زیر فشارم که تازه بود

با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت

بد کاره ای به خاک مناجات سر گذاشت

وقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت

رازی نشد به بالش سختی که داشتم

زنجیر های زیر سرم را کشید و رفت

شاید مرا ندید در ان ظلمتی که بود

با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت

روزم لگد نخورده به اخر نمی رسید

با درد بود اگر شب و روزم رسید و رفت

دیروز صبح با نوک شلاق پا شدم

پلکم به زخم رو زد و در خون تپید و رفت

از چند جا ضریح تنم متصل نبود

پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت

تابوت از شکستگی ام کار می گرفت

گاهی سرم به گوشه دیوار می گرفت

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل