غبار خستگی از تن تکاندی و رفتی
چقدر واژه به تشییع پیکرت آمد
به سوگ خویش غزل را نشاندی و رفتی
تمامی کلماتم سیاه پوشیدند
تو درد را به نهایت رساندی و رفتی
تو ای زلال ترین چشمهای خشکم را
به آسمانی باران کشاندی و رفتی
زمین برای تو تنگی صد قفس را داشت
کبوترانه دلت را پراندی و رفتی
سفر بخیر مسافر خدانگهدارت
قرار بود بمانی نماندی و رفتی
شعر: حسین سنگری
▪️» جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: عضویت
▪️» جدیدترین اشعار در تلگرام: عضویت
جدیدترین اشعار درباره ی شهادت
شهید جمهور؛ سید ابراهیم رئیسی و
تیم همراه, از تمام شاعران کشور
مشاهده ی تمام اشعار؛ کلیک کنید
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net
.