آروم نمیشه دلم یه لحظه
بارون نم نم آخر از این غم میمیره فضه
من اولین نفر وقتی که پشت در بودی رسیدم
با چه حال بدی منو صدا زدی نگم چی دیدم
یاد اون روضه ی غمناک کردم
خونِ دیوار و درو پاک کردم
صورتش هنوز جلو چشمامه
محسنت رو من خودم خاک کردم
انا فضه خادمه الزهرا
****
آروم نمیشه دلم یه لحظه
بارون نم نم آخر از این غم میمیره فضه
من دومین نفر بودم که این خبر رسید به گوشم
از بعد کوچه ها باید مثه حسن سیاه بپوشم
توی بستر گل پرپر دارم
بی هوا سیلی زد خبر دارم
باید اون گوشواره ی خونی رو
از جلو چشم حسن بردارم
انا فضه خادمه الزهرا
****
آروم نمیشه زینب یه لحظه
بارون نم نم آخر از این غم میمیره فضه
من آخرین نفر رفتم با چشم تر کنار محمل
خودم کمک کردم که زینبم بشه سوار محمل
دخترم همیشه همرات بودم
کمک رقیه سادات بودم
اون سه روزی که معطل بودی
دم دروازه ی ساعات بودم
انا فضه خادمه الزهرا
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
کربلایی محمد حسین حدادیان
شب دوم فاطمیه اول سال ۱۴۰۲
شهادت حضرت زهرا
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
Mohjat.Net
.