از وقتی رفتی صدبار دور گودالت گشتم
دیگه از پا افتادم از بس دنبالت گشتم
از گودال می پرسم باقی پیکرت کجاست
می لرزم می ترسم نمی دونم سرت کجاست
پاشو که لشکر اشک زینبتو نبینه
ببین دیگه بریدم پاشو بریم مدینه
حسین حسین واویلا واویلا
****
تا پیکر ها رو دیدم رفتم از حال افتادم
پیش جسم عریانت بین گودال افتادم
اون کهنه پیراهن توی تنت دریده شد
معلومه از رگ هات سر از قفا بریده شد
هنوز زنده بودی وقتی سرو بریدن
تو راه که میومدم چادرمو کشیدن
حسین حسین واویلا واویلا
****
تیری که خورد به سینت بین قلب خواهر رفت
هر چی که بود غارت شد انگشت و انگشتر رفت
بعضی ها با سنگ و یه عده با عصا زدن
قبلش نیت کردن به خاطر خدا زدن
وقتی با نعل تازه از رو تنت گذشتن
کاشکی به جای این کار خواهرتو میکشتن
حسین حسین واویلا واویلا
حاج سید مجید بنی فاطمه/ روز بیست و سوم ماه رمضان ۱۳۹۹
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست