بلند شو علمدار علم رو بلند کن
بازم پرچم این حرم رو بلند کن
واسه بچه هایی که چشم انتظارن
میخوان مثل من سر رو شونت بذارن
واسم تکیه گاهی به تو تکیه کردم
تو از خیمه رفتی چقدر گریه کردم
نبینم که داری به هق هق میفتی
به من تا به امروز برادر نگفتی
یه دل سیر بهم بگو برادر
میخوام صدات بپیچه توی لشکر
شاید فقط زینب کنه گلایه
بگه چرا بهش نگفتی خواهر
ای نور عین داداش برادر خوب حسین
شهید مقطوع الیدین
ای با وفا سقای دشت کربلا
صداتو بلند کن بفهمن که هستی
هنوز زنده ای و چشاتو نبستی
واسه اون نگاهی که مونده به راهت
امیدواره الآن دم خیمه گاهت
سکینه سراغ عموشو میگیره
یه شیش ماهه دارم که داره میمیره
جواب ربابو چی میدی ابالفضل
مگه گریه هاشو ندیدی ابالفضل
رباب الآن ایستاده زیر آفتاب
پس پشت ابر چرا نمیره آفتاب
پاشو بریم دیگه دارم میترسم
جون رقیه مو بگیره آفتاب
برادرم تو رو به جون دخترم
پاشو بیا بریم حرم
ای با وفا سقای دشت کربلا
بلندشو علمدار به این آه جان سوز
به کوری چشم اونایی که امروز
توی فکر خلخال تو فکر کنیزن
میخوان آبروی حسینو بریزن
میخوان زینبم رو بدن زجر و آزار
توی شام و کوفه توی کوچه بازار
تو جمع یه عده زنای یهودی
تو بزم شرابی که میرن به زودی
زینب الآن دلشوره داره عباس
حق داره که طاقت نیاره عباس
گفتم بهش می برنت اسارت
بهم می گفت مگه میذاره عباس
برادرم پاشو پناه خواهرم
تو رو به خیمه میبرم
ای با وفا سقای دشت کربلا
منبع این متن : باشگاه خبرنگاران
.
محرم ۱۳۹۶ حاج محمدرضا بذری
مجموعه “متن اشعار واحد“
دهه اول ماه محرم ۹۶
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.