شور سفر کردن ز تو دلشوره با من
حالی بپرس از ما میان کوی و برزن
از یمن ما اباد میشد هر خرابه
دیدی که اخر در کجا کردیم مسکن
یادت میاید در بیابان میدویدم
دامن دچار اتش و اتش به دامن
شد سهم من از خار و از سیلی و زنجیر
هم درد پا و درد گوش و درد گردن
از سنگ باران یهودی ها رسیدم
یک جای سالم نیست در ایینه تن
دیدی که زیر چشم را نقاش بی ذوق
کامل سیاهش کرد جای سایه روشن
اه ای تنور نیمِ روشن وای بر تو
بابا چه شد موی بلندت وای بر من
صورت خاکستری و خونِ بر لب
کی گفته زیبا نیستی تو اتفاقا
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.