طریقی الیک و قلبی لدیک * محمدحسین حدادیان

سایه سوختن خیمه به دیوار افتاد گذر زینب از این کوچه به بازار افتاد تا که با نعره یک سنگ دل ایینه…

سامرا عزا گرفته بوی کربلا گرفته از این مصیبت دل من در تب و تابه کی گفته جای یه امام بزم شرابه…

شهید حسین غریب حسین دلم واست پریشونه مثه زینب که میخونه شهید حسین غریب حسین ته گودال پر از خونی میخوای پاشی…

ای وای من از فردا گریه کنته دریا سینه زَنِته زهرا حسین این اولین شبیِ که زینب از تو دوره حالا سرت…

قسم به موی علی به آبروی علی که مست مست مست مستم من از سبوی علی نفسم حیدره همه کسم حیدره سایه…

یادگار کربلا منم عزادار کربلا منم حسینو با لب تشنه کشتن مارو بردن اسارت خدایا دلم میخواد برم باز به کربلا زیارت…

روی دشتی پر خون روی تلی از خاک ایستاده به تماشای عمو می وزد باد، رخ سوخته اش می سوزد می وزد…

ماه من از تو ندیدم قمری زیبا تر نیست از نقش جمالت اثری زیباتر این یقینم شده در عالم هستی از تو…

شب شبه زین العابدینه کربلایی شده مدینه دسته نیاز آسمونا رو به زمینه  سرود عالم همینه لطف علی الدوام شهبانو سایت مستدام…

دل بی تاب اومده چشم پر از آب اومده اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده لشکر مشکی پوشا سینه زنای ارباب شب…