معصیت بود که سوزاند عبادات مرا حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 1373 بازدید
محمود کریمی

معصیت بود که سوزاند عبادات مرا متن شعر مداحی

معصیت بود که سوزاند عبادات مرا

بر نگرداند به من حس مناجات مرا

نا گزیر است گدا دم ز عطایت بزند

نیمه شب عبد گنه کار صدایت بزند

خسته و بی کسم و غربت یک شهر بس است

بی پناه امده ام ترد نکن قهر بس است

با امید امده ام شاه فقیرم چه کنم

ترسم از این است گنه کار بمیرم چه کنم

من شب اول قبرم چه حسابی دارم

گر بپرسند چه داری چه جوابی دارم

منم و وحشت قبری که ز هر سو برسد

کاش ان لحظه فقط ضامن اهو برسد

یاد دادند به ما وقت دعا سجده کنیم

قافر الذنب بخوانیم تو را سجده کنیم

مهر تو در دل ما هست نمی سوزانی

تو سری را که به سجدست نمی سوزانی

پوستی را که لطیف است نمی سوزانی

بنی را که ضعیف است نمی سوزانی

تو پشیمان شده ها را که نمی سوزانی

جلو حرمله ما را که نمی سوزانی

هر سحر ورد زبانی تو الهی العفو

رب شهر رمضانی تو الهی العفو

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل