منبر کوفه دیگه اقا نداره مسجد کوفه دیگه صفا نداره
بچه یتیما دیگه اروم نمیشن دختر زهرا دیگه بابا نداره
اقا خدا نگهدار برای اولین بار امشب اروم میگیری
تموم شد این جدایی تموم شد این غریبی امشب اروم میگری
علی رو کشتن ولی اینجوری نمی مونه
رفت و هنوزم کسی قدرش و نمیدونه
****
غمی شبیه غم سفر نمیشه شب جدایی دیگه سحر نمیشه
کنار زینب برادراشن اما برای دختر کسی پدر نمیشه
با این که نیمه جونه حسن داره میخونه نماز و جای بابا
هنو زمیون مسجد هنوز میونمحراب میاد صدای بابا
برا یتیما کسی لالایی نمیخونه
رفت و هنوزم کسی قدرش و نمیدونه
****
قدر اقاش و اگه بدونه کوفه باید که یک بار علی بمونه کوفه
همین یتیما میان مهمون نوازی روزی که زینب میشه مهمون کوفه
رو سنگ غسل بابا میباره اشک سقا تو این شبی که تاره
فقط یکی کفن موند اونم برا حسن موند حسین کفن نداره
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است