

ناگهان بال و پرم آتش گرفت متن شعر مداحی
ناگهان بال و پرم آتش گرفت
سوختم پا تا سرم آتش گرفت
با گلت سیلی نمیدانی چه کرد
پلک چشمان ترم آتش گرفت
دست آن نامرد داغ از کینه بود
زد به رویم معجرم آتش گرفت
گرم عشقت بودم از خود بی خبر
بین شعله پیکرم آتش گرفت
با تماشای تن خونین من
قلب زینب دخترم آتش گرفت
بانگ سر دادم که ای فضه بیا
ناز دانه گوهرم آتش گرفت
روضه خوانم شد خدا فرمود آه
دختر پیغمبرم آتش گرفت
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net