وقتی که آسمان را زخم عطش سوزانده
در پیش چشم مادر گهواره خالی مانده
لای لای علی لای لای
خیمه پر است از چشمه های گریان واویلا
در سینه خشکیده بیابان واویلا
پدر گرفته در وداع اخر واویلا
قنداقه را از دست های مادر واویلا
رفته از اغوش زنان خیمه
گهواره اش خالی میان خیمه
واویلا
****
اشکی به رنگ لاله در چهره رباب است
لب های کودک او از تشنگی کباب است
لای لای علی لای لای
برده لب شش ماهه تشنه اب واویلا
تاب رباب و عمه ها و ارباب واویلا
از لحظه پرواز او خبر داشت واویلا
تیری سه شعبه در کمان صیاد واویلا
کبوتری در اسمان خیمه
گهواره اش خالی میان خیمه
واویلا
****
از شوق خنده این شهید کربلایی
فرشته ها میخوانند برای او لالایی
لای لای علی لای لای
پدر ببر سری بریده دارم واویلا
خون از زمین به اسمان می بارد واویلا
این لحظه شیدایی حسین است واویلا
این جلوه زهرایی حسین است واویلا
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.