مبریدم که در این دشت مرا کاری هست * حاج محمود کریمی

بازدید: 1921 بازدید
مهجه در تلگرام .

متن شعر

مبریدم که در این دشت مرا کاری هست

گرچه گل نیست ولی صحنه گلزاری هست

ساربانا مزنید این همه آواز رحیل

که در این دشت مرا قافله سالاری هست

من و این باغ خزان دیده خدا را چه کنم

همره لاله رخان لاله تب داری هست

ساربان تند مران قافله گل ها را

که در این حلقه گل نرگس بیماری هست

نیست اندیشه مرا از سفر کوفه و شام

مهر اگر نیست ولی ماه شب تاری هست

تشنه کامان بلا را چه غم از سوز عطش

ساقی افتاده ولی ساغر سرشاری هست

هستی ام رفته زکف بعد تو یا ثارالله

هیچم ار نیست تمنای تو ام باری هست

تا به مرغان چمن رسم وفا آموزد

یادگار از تو پرستوی پرستاری هست

با وجودی که بود بار جدایی سنگین

حمد لله که مرا روح سبکباری هست

گر چه از ساحت قدس تو جدایم کردند

هست پیوند وفا با تو مرا آری هست

باغبان چمن معرفت آسوده بخواب

که مرا شب همه شب دیده بیداری هست

در نماز شب خود غرق مناجات توام

یار اگر نیست ولی زمزمه یاری هست

مبرید از چمن حسن را بیرون

که در آنجا که بود جلوه گل خاری هست

شاعر: محمد جواد غفور زاده (شفق)

 

 

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

متن کامل

فاطمیه 1402